شنبه شهریوری
اولین شنبه شهریور سلام
امروز یه جمله خیلی قشنگ خوندم که خیلی به دلم نشست
نوشته بود شهریورم مثل اسفند تکلیفش معلوم نیست،
دقیقا درسته معلوم نیست بیشتر پاییزیه یا واسه اون تتمه آخرین زورای تابستونه که میخواد نشون بده هنوز زورش زیاده
این هفته هوا خیلی بهتره و من عاشق اینم که صبا میام بیرون خنکای نسیم اول صبح نوازشم میکنه
از هفته پیش رئیسمون نیست و رفته مسافرت ولی امشب میاد و فردا اول وقت دفتره
رو این حساب امروز دارم کارای این چند روزم رو یه جمعبندی کلی میکنم،
پنجشنبه هفته پیش خیلی خوب بود و با همکارام بعده دفتر رفتیم بیرون یه جمع یه ساعته خیلی شاد و خوشحال داشتیم،
واقعا لازمه که آدم یه روزایی و یه ساعتایی رو واسه خودش خلوت کنه،
خیلی خوبه که امروز از اون روزایی که خیلی خیلی به آینده خوشبینم و یه حسه سرزندگی خاصی تو دلمه ،
دلم نی نی میخواد و هرجا که بچه میبینم دلم بدجوری ضعف میرهولی هم من و هم همسری میدونیم که حداقل تا دو تا سه سال دیگه امکانش نیست که بخوایم دعوتش کنیم به این دنیا ،
درسته که نمیتونیم داشته باشیمش ولی خب میتونیم که بهش فک کنیم و دلمون واسش قنج بره
آخره هفته خوبی داشتیم و با بچه ها سینما رفتیم و کلا جمعمون جمع بود،
خدایا خوشی رو همیشگی کن تودلمون و قلبمون و کمکمون کن که همیشه خوشبین باشیم به آینده