دلم زیارت میخواددد
پارسال همین موقع ها بود که حالم خیلی بد بود،
همش فکر و خیال داشتم
تازه رفته بودیم خونه خودمون و من بهترین روزهای شروعه زندگیه مشترکمون رو (البته قبلشم با هم زندگی میکردیم ولی نه به صورت خیلی رسمی) با فکر و خیال میگذروندم
همش تنهایی و دعا!
هیشکی واقعا درک نکرد که اون روزا چقد حالم بده،
هر وقت به قیافه ی غمگین و افسردو مظلومه همسری فک میکردم جیگرم کباب میشد،
همش به خدا میگفتم خدایا من به جهنم به مظلومیته همسریم رحم کن که داره تو خونه از غصه میترکه!
و رفتم تو نی نی سایت و از بچه ها خواستم واسم دعا کنن که یکی از بچه ها گفت به امام رضا توکل کن و واسطش کن،
چقدر نذر و نیاز کردم و به این و اون رو زدیم تا بالاخره تو پاییزه 93 خدا بهمون نظر کرد،
چقدر اون روز خوشحال بودم و واقعا اون روز شد یکی از بهترین روزای زندگیم!
دلم حیاطه حرمه امام رضارو میخواد که بشینم باهاش درد و دل کنم و بهش بگم مرسی که وساطتمرو پیشه خدا کردی،
خدا ایشالله دسته همه کسایی رو که به طرفش دراز کردن بگیره و کمکشون کنه،