همسر عزیز و مهربانمهمسر عزیز و مهربانم، تا این لحظه: 38 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
آناد خانوم یعنی خودمآناد خانوم یعنی خودم، تا این لحظه: 36 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
یکی شدنمونیکی شدنمون، تا این لحظه: 11 سال و 2 روز سن داره
اون عصرِ پاییزی قشنگاون عصرِ پاییزی قشنگ، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره
میوه ی بهشتیِ خونه ی مامیوه ی بهشتیِ خونه ی ما، تا این لحظه: 3 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

سلام روزهای آینده

بهمن 97 برام خیلی بد بود،بعد از اون چند ماهی طول کشید که خودم رو جمع و جور کنم، ولی امیدوارم که بتونم اون خاطررو با یه خاطره ی خوب جایگزین کنم

خردادِ انتظار

1398/3/7 17:07
نویسنده : آنادمهری
353 بازدید
اشتراک گذاری

روزای پر استرسی رو میگذرونم 

منتظر اومدن جوابِ آزمایشام هستم

امروز زنگ زدم آزمایشگاه و خواهش کردم اگه میشه زودتر جوابِ آزمایشای من رو بدین

اونام یه قولایی دادن

وگرنه که باید تا آخرای ماه با همین استرس تو این بلاتکلیفی بمونم

بازم جابجایی داریم تو دفتر

من که جابجا شدم ولی انگاری بازم ادامه دار هست

باز خوبِ که کار میکنم و این روزا یکم سعی میکنم حواسم رو بدم به کار که واسم زمان زودتر بگذره

ولی مگه میگذره!!!

مگه استرس واضطراب و استرس دست از سرم برمیداره!!!Begging

همش تهِ دلم دلشورهِ هست

هفته ی بعد تعطیلات خردادِ میریم سفرShark Island

کاش جوابِ آزمایش بیاد کاش جوابش خوب باشه که من تا اون موقع آروم بگیرم وگرنه که قرارِ حسابی بهم بد بگذره 

البته به روی خودم نمیارم که همسر رو بیشتر از این مضطرب کنم 

همش بینِ من وخداست

خدایا کمکم کن...

پسندها (3)

نظرات (0)