دومین شنبه سرد آذرماهی 98
شنبه ی آلوده و طوسی ...
دومین شنبه از آذرماه ...
هوا بی اندازه سرد بود امروز و صبح بخاطر یه کار اداری از دفتر تو اون آلودگی هوا رفتم وزارتخونه و وقتی اومدم بیرون یکم باد اومده بود و هوایکم بهتر شده بود ولی خیلی سرد بود..
تو مسیرم یکم تو بلوار کشاورز پیاده اومدم و ازاون باد و باز شدن موقت آسمون و کم شدن دود تو هوا لذت بردم و کلی رو برگا راه رفتم ...
همه ی مسیر پر از برگای نارنجی و زرد بود مخصوصا حوالی پارک لاله
الان چند روزی هست که یکم تو دلم دل آشوبست..
و خودم رو سپردم به دستای خدا و سرنوشتم که ببینم چی واسم رقم میزنه ...
سعی میکنم که مثبت فکر کنم و از روزای انتظارم لذت ببرم و به چیزای منفی فکر نکنم و به اون اتفاقات و مسیری که طی کردم اعتماد کنم
ولی عقلم یه چیز میگه احساسم یه چیز دیگه
هفته ی شلوغی پیش روم هست چون مامانینا فردا میرن سفر و باید دو سه باری تا میان برم به خونشون سر بزنم
ولی چاره ای نیست و امیدوارم بهشون کلی خوش بگذره و یکمم آب و هواشون عوض شه..
هفته ی بعد دیگه روزای طلاییم شروع میشه و باید مجدد با انرژی اقدامم رو شروع کنیم
ببینیم که بالاخره این ماه آخر پاییزی با تتمه های سرد و آلودش مارو واسه اول زمستون غافلگیر میکنه یا نه ..
خلاصه اینکه باید وسط همه ی این دل آشوبه ها و وسواسهایی که نمیدونم چقدرش درستن و چقدر درست نیستن پیش برم به سوی روزای آینده ..
خدایا توکل به خودت هوامون رو داشته باش