نیمه ی آذر 98
امروز 16 ام آذر ماهِ و نیمه ی ماهِ آخرِ پاییز..
دقیقا دو هفته بیشتر به فصل آخر سال 98 نمونده
زمستون داره میاد و پاییز داره تموم میشه پاییز قشنگ من که اگرچه آلوده بود ولی دوسش داشتم توش به مراتب آرومتر از بهار و تابستون بودم و تونستم واسه خودم دوباره هدف بسازم ، پاییز به مراتب مهربونتر از تابستون و بهار بود
ایشالله که تو همین تتمه هاش هم همه چی به خیر و خوشی بگذره و برسیم به زمستون سرد و سفید
ایشالله که زمستون از پاییز هم مهربونتر باشه
پارسال که با ما مهربونی نکردو باهامون سر دشمنی داشت ولی ایشالله امسال از دلمون در میاره و تو یکی از اون روزای قشنگش ما اون خبر خوبرو میگیریم..
مامان و بابا رفتن سفر و من و همسری که واقعا بهم لطف کرد از هفته ی پیش دو دفعه رفتیم به خونشون سر زدیم که انصافا مسیر کم نبود..
این هفته میان و ما آخر هفته میریم شمال تولد دوستمون
اون یکی دوستامون هم عقدشون تا آخر پاییز قطعی میشه و من واقعا واسشون خوشحالم..
از پنجشنبه کیتام همه منفی شدن و دقیقا نمیدونم که الان داستان چی هست و میترسم بخاطر خوردن قرصای پروبیوتیک که مجبورم اختلالی تو بدنم ایجاد شده باشه البته از طرفی هم میگم که شاید به این کیتا اعتباری نیست..
حالا تا اولین روز زمستون باید وایستم که ببینم که خبری هست یا نه..
خدایا خودت کمکمون باش و اون چیزی که به صلاحمون هست رو به موقع بهمون بده و راه راست رو خودت جلو پامون بزار..
الهی آمین..