همسر عزیز و مهربانمهمسر عزیز و مهربانم، تا این لحظه: 38 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
آناد خانوم یعنی خودمآناد خانوم یعنی خودم، تا این لحظه: 36 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
یکی شدنمونیکی شدنمون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره
اون عصرِ پاییزی قشنگاون عصرِ پاییزی قشنگ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره
میوه ی بهشتیِ خونه ی مامیوه ی بهشتیِ خونه ی ما، تا این لحظه: 3 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

سلام روزهای آینده

بهمن 97 برام خیلی بد بود،بعد از اون چند ماهی طول کشید که خودم رو جمع و جور کنم، ولی امیدوارم که بتونم اون خاطررو با یه خاطره ی خوب جایگزین کنم

خدایا خودت پناهمون باش

1394/3/17 12:20
نویسنده : آنادمهری
643 بازدید
اشتراک گذاری

روزای خیلی بدی میگذرونیم

بینوا همسری،دلم خون میشه شکلک های شباهنگShabahangوقتی بلاتکلیفی و حالش رو میبنم

دیشب تا صبح نخوابیده هروقت بیدار شدم دیدم خوابش سبکه و خودش میکشونه تو بغله من که آروووم شه

اگه خودم یه دردی داشته باشم واسم تحمل کردنش آسونتر از اونه

آخه خیلی مظلوم و بیصدا همه چی رو میریزه تو خودش 

ولی من از نگاهش همه چی رو میخونم

نمیدونم ایندفعه چقدر طول میکشه

ولی امیدوارم که خیلی زود تموم شه..

خدا همیشه به ما کمک کردهsmiley و هیچوقت تنهامون نزاشته... 

اینبارم از خودش کمک میخوام که همیشه دعاهام مستجاب کرده و بارها بهمون ثابت کرده که هوامون رو داره..

پسندها (3)

نظرات (3)

خودم
19 خرداد 94 9:44
سلاااااام آناد جونم... خوبی عزیزم... چی شده... چرا گرفته ای.... من حوصله نوشتن و خیلی کارایی که قبلأ میکردمو ندارم.... میدونم عزیزم همه چیو نمیشه گفت ولی زندگیه دیگه هر روز با یه چیزی آدم غافل گیر میکنه.... یه روز خوب یه روز بد.... ولی کاری هم نمیشه کرد.... خواهش میکنم ناراحت نباااااش.... توروخدا حالت خووووب باش دیگه.... قربونت برم مواظب خودت باش....
تک دختر مامانش
21 تیر 94 16:08
سلام خاله جان. کجایید? دلمون واسه شما تنگ شده بود. خاله خیلی سرم شلوغ بود واسه همین دیگه کمتر وقت میکنم بیام نت
atefeh
22 تیر 94 15:32
وبلاگ خوبی داری مرسی ممنونم شما لطف دارین