همسر عزیز و مهربانمهمسر عزیز و مهربانم، تا این لحظه: 38 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره
آناد خانوم یعنی خودمآناد خانوم یعنی خودم، تا این لحظه: 36 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره
یکی شدنمونیکی شدنمون، تا این لحظه: 11 سال و 7 روز سن داره
اون عصرِ پاییزی قشنگاون عصرِ پاییزی قشنگ، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره
میوه ی بهشتیِ خونه ی مامیوه ی بهشتیِ خونه ی ما، تا این لحظه: 3 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

سلام روزهای آینده

بهمن 97 برام خیلی بد بود،بعد از اون چند ماهی طول کشید که خودم رو جمع و جور کنم، ولی امیدوارم که بتونم اون خاطررو با یه خاطره ی خوب جایگزین کنم

آخرین برگ و شروع سال جدید

1394/12/26 17:39
نویسنده : آنادمهری
188 بازدید
اشتراک گذاری

امروز 26 اسفنده و این متن قطعا آخرین برگه من تو این سالهزیبا

دچاره یه جور تضادم 

هم حسه خوب دارم

هم حسه بد ..گیج

اونم تو یه لحظه همزمان..

هم هیجان دارم هم دلتنگم...

تو دلم غوغایی واسه خودش..

یه سال گذشت ترسو

چه زود گذشت 

با همه بالا و پاییناش از بدو بدو های دمه سال تحویلش niniweblog.comتا اردیبهشته پر از تعطیلیش و خرداد و اتفاقاته تلخه بعد از 15 خرداد و برنامه های فشرده دندون پزشکیم و دکتر زنان رفتن niniweblog.comو تابستون طولانی و گرم و پر از دلهره و انتظارش و تا پاییزو جرقه های امیدی که توش زد و زمستون شولوغ و زودگذرش و روزای برفیه خوبشniniweblog.com و .....

بالاخره تمومید

با همسری niniweblog.com.......

شونه به شونش 

تو سختیش 

تو خوشیش 

لحظه به لحظش

این روزای اسفند رو از عید بیشتر دوست دارم

شاید بخاطره انتظاره شیرینیشniniweblog.com

شاید بخاطره اینکه میدونی اگه بدو بدو داری و داری فشاری تحمل میکنی آخرش خوشی و عیده

کاش همیشه همینطور بود و مطمئن بودی که آخره هرسختی آسونیهniniweblog.com

راستی دکتری که انتخاب کردم رو خیلی دوست دارم niniweblog.comخیلی مهربون و خوبه و انگاری تو مطبش پره انرژیه مثبته niniweblog.comحتی مریضاشم خوبن و انتظار تو مطبشم واسم خسته کننده و ناراحت کننده نیستniniweblog.com

خدارو شکرniniweblog.com

بخاطره همه خوبییایی که قسمتون کردی و بخاطره تحملی که تو سختیا بهمون دادی

خدایا تو این ساله جدید ازت فقط سلامتی میخوام niniweblog.com

واسه همه عزیزانم واسه دوستام...

همش به خودم میگم شاید این سال که داره میاد niniweblog.comبیشتر به اون چیزایی که میخوام برسم یا نزدیکتر شم..

قبله عید میریم خونه خانواده همسری و هفته دومم که احتمالا من میام سره کار و همسری هم شاید...

امیدوارم چند سال بعد که برمیگردم و niniweblog.comاین مطلب میخونم به خودم بگم که دیدی که بالاخره همونجوری شد که تو  آخرین مطلبه 26 اسفنده 94  آرزو کرده بودی..niniweblog.com

توکل به خدا..

 

 

پسندها (2)

نظرات (0)