تولدم مبارک
.: آناد خانوم یعنی خودم ، 30 سالگیت مبارک :.
آناد خانوم تولدت مباررررررک
امرزو سی ساله شدم
همسری لطف کرد و واسم یه کیک خرید و یه دستبنده خیلی قشنگ ،
خیلی واسم ارزش داشت
چون کلی واسش نقشه کشیده بود
همین که اینهمه وقت گذاشته بود واسم بی اندازه مهم بود،
دوستامم روز پنج شنبه تو دفتر واسم یه تولد گرفتن،
خیلی بهم چسبید،
یه دهه از زندگیم گذشت،
مهمترین اتفاقات زندگیم تو این ده سال آخر اتفاق افتاد،
دانشگاه رفتم،
عاشق شدم و با عشقم ازدواج کردم،
خدارو شکر،
پیشی خانومم با دارو بهتره ولی بدون دارو خیلی تعریفی نداره، ولی باز خدارو شکر که هست ،
داداشینام دیگه جدی جدی افتادن دنبال کارای بچه دار شدن،
و منم هی دلم نی نی میخواد ولی بعدش دیگه نمیخواد!!
خلاصه اینکه خداحافظ دهه سوم زندگی و سلام دهه چهارم زندگیم،
ایشالله که تو این ده سال پیش روم مادر میشم و روزای بهتری در انتظاره من و عشقمه،
راستی اینم بگم که هوا به طرزه وحشتناک و غیر عادی گرمه!